سفر در زمان همچنان ادامه دارد (+). انتظار میرود بعد از روایت کورس چهارم، نوبت به کورس شماره پنج – که همان مقدمات بیماریهای روماتولوژیک بود – برسد اما همیشه همهچیز طبق انتظارها پیش نمیرود :). قبلتر از انبوه فعالیتهایی که در تقویم خودنمایی میکردند، برایت گفتهام (+). اوج آن فعالیتها در کورس شماره ۵ بروز پیدا کرد. انقدر زیاد که فرصت زیادی برای ثبت کلمات وجود نداشت. اگرچه که از دلپذیرترین کورسهای مقطع فیزیوپاتولوژی محسوب میشد. بعد از آن، مقدمات بیماریهای اطفال در جایگاه ششم قرار گرفته بود. شنیدهها حاکی از آن بود که این دوره به بیان حدود مختصری از بیماریها میپردازد و عمده مطالب در مقطع بعد – که همان استاژری یا کارآموزی باشد – تدریس میشوند. دوره کوتاه بود و فرصتی برای یک تنفس کوتاه مابین آنهمه کورس طاقتفرسا حاصل شده بود. یادداشت پیشرو از ابتدای قدمنهادن به دنیای اطفال میگوید…..
از ازل؛ کورس ششم – دوره ای پنج روزه منباب مقدمات بیماریهای کودکان
یکشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۲
در این روزهای میانی تابستان، ظاهرا گرمای هوا حداقل کمی فروکش کرده و یا ما به آن عادت کردهایم! طبق برنامه قبلی، حوالی ساعت ۸ صبح، اولین جلسه از این دوره فشرده پنج روزه آغاز شد. موضوع تدریس در ساعت اولیه، ظاهری از چارچوب کودکانه به خود داشت! اما در واقع کمی از طیف سنی بزرگسالان را نیز شامل میشد :).
در ابتدا عناوینی در خصوص ویژگیهای اپیدمیولوژیک بیماریهای عفونی – خصوصا در مورد کودکان – بیان گردید و در ادامه توجهها به مبحث کنترل عفونت در بیمارستان معطوف شد. شاید یکی از پایهایترین، مهمترین و در عین حال سادهترین مسائل بهداشتی که این روزها دست به گریبان جامعه و به خصوص بیمارستانهاست، مورد تاکید قرار گرفت. به نظر شما چه میتوانست باشد؟ ویدیویی حدودا ۱۵ دقیقهای از New England Journal of Medicine یا NEJM در خصوص بهداشت دستها و دیگر استانداردهای بیمارستانی. ویدیوی مذکور همچنین شامل زیرنویس هم بود. به نظر یکی از لحظات ساده یادگیری بود! از این جهت که خیلی بیمقدمه آغاز شد. به علاوه اینکه طی پخششدن آن، توضیحات استاد و اجرای نحوه صحیح شستن دست توسط دو نفر از گروه ورودی، این مجموعه را تا حد ممکن به کمال رساند :)). زمان باقیمانده کلاس از نیمه گذشته بود و مبحث رو به اتمام بود. در ساعت دوم توضیحاتی در خصوص هایپوگلایسمی در کودکان توسط یکی دیگر از اساتید محترم این گروه به حضار ارائه میشد. بعد از اینکه مبحث امروز به پایان رسید و مرور آن با پرسشهای کوتاهی توسط استاد از تعدادی از گروه ورودی انجام شد، تقریبا کلاس رو به اتمام به نظر میرسید. شاید یکی از نکات برجسته امروز، توجه به نکات به ظاهر کمتر برجسته بود! به این معنی که شاید امروزه تعداد افرادی که به اورژانسهای پزشکی (مثل هایپوگلایسمی) واقف اند و میکوشند تا در مواقع بروز با آن مقابله کنند کم نباشد اما، در خصوص جزئیات بهداشتی مثل شستن دستها، با اینکه دانش همگانیای نسبت به آن وجود دارد، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. شاید به این دلیل که کمتر یا به بیان بهتر، به شکل ناواضحتری سلامت افراد را تحتالشعاع قرار میدهد. اینطور که به نظر میرسد، این یادآوریهای به ظاهر ساده در صورت اجرا، شاید کلیدی بر بسیاری از مسائل بزرگتر باشد. در باب مثال و به نقل از استاد، ایجاد عفونتهای بیمارستانی از این دسته است. پس ظاهرا گاهی توجه به جزئیات اگر پر اهمیتتر از مسئله اصلی نباشد، کم اهمیتتر هم نیست. چرا که جزئیات شایان توجه اند. مهم حفظ حدود توجه به آنهاست. اگر فرصتی فراهم باشد، در یکی از نوشتههای پیشرو از منظور جمله پایانی بیشتر خواهم گفت.
مثل همیشه؛ به امید…..