چه غریب ماندی ای دل!
روزهای زنان و سرمای زمستانی بهمنماه ۱۴۰۳ باهم در آمیختهاند. روزهایی پر از تجارب غریب… قریب… گاهی نمیدانم چطور میتوان یک روز را به پایان
وبلاگ شخصی
روزهای زنان و سرمای زمستانی بهمنماه ۱۴۰۳ باهم در آمیختهاند. روزهایی پر از تجارب غریب… قریب… گاهی نمیدانم چطور میتوان یک روز را به پایان
روزهای بهمنماه با شروع بخش زنان مصادف شد. زمانی که سرمای زمستان جایی بجز مغز استخوان برای رسوخ نداشت :”)) و خواب زمستانی درختان نیز
روزها آرام و بهسرعت گذشت. آن اندک برگهای زرد باقیمانده بر شاخههای درختان هم ترک منزل کردند تا شرایط برای یک زندگی دوباره – برای
روزهای قلب بدون شک از آموزشیترین روزهای مقطع کارآموزی بود. چه از لحاظ امور مستقیما مرتبط با پزشکی و چه از لحاظ دیگر ابعاد مورد
از {بیمار} تخت ۲ یه نوار میگیری؟ نقلی بر اولینها، از دوشنبه ۲۱ آبانماه ۱۴۰۳ و وقایع پیرامونش برداشت اول؛ دیدگان نگران – وای از
یک مکث کوتاه….. چهارشنبه ۹ آبانماه ۱۴۰۳ است. آخرین روز رسمی درمانگاه قلب. وقتی از سمت راست حوض میانه حیاط به سمت ساختمان آموزشی میروم،
و اما دوره قلب….. دوره یک ماهه قلب یکی از متنوعترین دورههای قابل تجربه مقطع کارآموزی – از جهت رخدادهای منتظره و غیر منتظره –
گذر ایام، اسمهایی که میگذرند، نامهایی که باقی میمانند، ذهنهایی که به خاطر میسپارند….. قبل از پرداختن به یادداشتهای مربوط به دوره بعد از مقطع
سلاام؛ با اورژانس تماس گرفتم؟ از دوشنبه و سهشنبه ۲ و ۳ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت حوالی ۹ است. طبق برنامه اعلام شده روز اول مهرماه،
با رسیدن به شهریورماه ۱۴۰۳، تابستان آخرین زورهایش را میزد که بتواند استخوانهایت را مغز پخت کند. حرارت اشتیاق حضور در بخشی که تا به