گزارش وضعیت
۱۴۰۴-۰۱-۳۱
بدون دیدگاه
روزهایی بهار قریب اند. روزهای بهار غریب اند. روزهای بهار، ایستادن بر لبه بی‌وزنی اند. روزهای بهار سایه‌سار اند. روزهای بهار روشنی‌بخش اند. روزهای بهار،
دسته‌بندی: از بیمارستان؛ جزئی از کل
همه عمر جستجوها
۱۴۰۴-۰۱-۲۶
بدون دیدگاه
بهار همیشه یکی از بهترین اوقات سال بوده است. بهار ۱۴۰۳ آغاز مقطع کارآموزی بود و بهار ۱۴۰۴ با آمدنش، نوید طی شدن نیمی از
از تجارب زیسته؛ بالین و روزهای بیمارستان
۱۴۰۴-۰۱-۱۰
بدون دیدگاه
مدتی پیش بود که با دوستی در مورد روزهای بیمارستان صحبت می‌کردم. او که به تازگی مقطع فیزیوپاتولوژی را پشت سر گذاشته بود، به من
اکسیر برگ خزان
۱۴۰۳-۱۲-۲۵
بدون دیدگاه
اکثر روزهای زمستان و بخش زنان باهم در آمیخته‌اند. بخشی پر از تجارب نو. بخشی ممزوج با رویدادهای تلخ و شیرین. مثل سایر روزهای زندگانی.
ای جستجوگر چه می‌کنی؟
۱۴۰۳-۱۲-۱۶
بدون دیدگاه
به روز دوشنبه – سیزده اسفندماه – نزدیک می‌شوم. روزی که قرار است ارائه دومم در بخش زنان را به نمایش بگذارم. روزی که قرار
از هر یک، چه آموختی؟
۱۴۰۳-۱۲-۰۱
بدون دیدگاه
جنس این یادداشت کمی متفاوت است. احتمالا شرایط جوی، روزهای بخش زنان و اتفاقات پیرامون آن باعث شده بهتر آن را ببینم و یا تجربه
چه غریب ماندی ای دل!
۱۴۰۳-۱۱-۱۹
۲ دیدگاه
روزهای زنان و سرمای زمستانی بهمن‌ماه ۱۴۰۳ باهم در آمیخته‌اند. روزهایی پر از تجارب غریب… قریب… گاهی نمی‌دانم چطور می‌توان یک روز را به پایان
متفاوت دیدن؛ به مثابه یک هنر
۱۴۰۳-۱۱-۰۴
بدون دیدگاه
روزهای بهمن‌ماه با شروع بخش زنان مصادف شد. زمانی که سرمای زمستان جایی بجز مغز استخوان برای رسوخ نداشت :”)) و خواب زمستانی درختان نیز
روزی روزگاری؛ یک کلینیک آرام!
۱۴۰۳-۱۰-۳۰
بدون دیدگاه
روزها آرام و به‌سرعت گذشت. آن اندک برگ‌های زرد باقی‌مانده بر شاخه‌های درختان هم ترک منزل کردند تا شرایط برای یک زندگی دوباره – برای
سندرم قلب شکسته
۱۴۰۳-۰۹-۲۱
بدون دیدگاه
روزهای قلب بدون شک از آموزشی‌ترین روزهای مقطع کارآموزی بود. چه از لحاظ امور مستقیما مرتبط با پزشکی و چه از لحاظ دیگر ابعاد مورد