وبلاگ شخصی

جستجو

از ابد و اول؛ فارماکولوژی کورس قلب

سفر در زمان هنوز جریان دارد (+). یادداشت پیشرو مربوط به اوقات برگزاری کلاس فارماکولوژی کورس قلب است. مقدمه را طولانی نکنم. در یکی از روزهای اردیبهشت سال ۱۴۰۲…..



از ازل تا ابد؛ کلاس فارماکولوژی کورس قلب

یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

بنابر اعلام قبلی، تمام کلاس فارماکولوژی کورس جاری، به یک روز – که همین شنبه بود – انتقال داده شده بود. صبحگاه بود. هنوز گرمای هوا به حد میانه روز نبود و در نتیجه اندکی قدم زدن در آن دلنشین می‌نمود. با رسیدن ساعت به حدود ۵:۱۰ صبح، چند دقیقه‌ای از طلوع خورشید می‌گذشت و دیدن آن ساعت از روز با آن همه روشنایی، دومین رخدادی بود که بعد از نسیم معتدل صبحگاه به چشم می‌آمد.

مقدمات صبحانه فراهم شد. صرف صبحانه دقایقی چند به طول انجامید و پس از آن هم، لحظاتی به بازگرداندن ظروف و شرایط به حالت اولیه سپری شد.

بعد از ترک خوابگاه و نهایتا رسیدن به ساختمان آموزشی شماره یک، هیچکس در محوطه رویت نمی‌شد. حتی آن دسته از افرادی که معمولا ۲۰ دقیقه قبل از کلاس در مجتمع حاضر بودند هم حضور نداشتند. در نگاه اول به نظر می‌رسید که کلاس‌ها لغو شده اند! دیدگان به سرعت به بازبینی کانال اطلاع‌رسانی کلاسی معطوف شد‌. خبری نبود. بعد از گذشت چند دقیقه، نفرات یکی پس از دیگری از درب ورود شیشه‌ای وارد شدند.

بالاخره درب آمفی تئاتر گشوده شد. بخشی از مسیر در تاریکی تا روشن شدن چراغ‌ها پیموده شد. بعد از گذشت چند دقیقه، هم حضار و هم استاد، همه در کلاس مستقر شده بودند. استاد شروع به تدریس نمود.

طبق برنامه قبلی قرار بود تدریث با مبحث داروی‌های فشار خون آغاز شود. استاد مباحث CHF و آنژین صدری را برشمرد و نهایتا کلاس را با مبحث داروهای آنتی‌آریتمیک به پایان رساند. تا حدود ساعت ۱۱:۳۰ قبل از ظهر، کمتر از ۵۰ صفحه از Katzung (کتاب مرجع فارماکولوژی)، به سرعت بازبینی شده بود.

مبحث پایانی، به داروهای Diuretic اختصاص داشت. کلاس بعد توسط استاد دیگری ساعت ۱۲:۳۰ آغاز به کار می‌کرد.

حدود ساعت ۱۲:۲۵ بعد از ظهر در کلاس حاضر شدیم. استاد طی چند دقیقه بعد، به کلاس وارد شد. اسلایدها یکی پس از دیگری به سرعت مورد مرور و بازبینی قرار گرفتند. بعد از آن و بعد از آنتراکت یا Entr’acte حدودا ۱۰ دقیقه‌ای و صرف پر سرعت وعده ناهار، مابقی زمان به مرور بخشی از داروهای آنتی‌هیستامینی که از مباحث فارماکولوژی ریه باقی مانده بود، اختصاص پیدا کرد.

کلمه Entr’acte را می‌شناسی. همانکه برای اعلام وقفه‌ای کوتاه مابین کلاس‌ها به‌کار می‌رود. همانکه ریشه‌ای فرانسوی دارد و در اصل به معنای “وقفه بین دو نمایش” است.

کلاس تقریبا به انتها رسیده بود. این در واقع دومین کلاس با محوریت فارماکولوژی بود که طی مطب ۱ (همان ترم اول فیزیوپاتولوژی)، ارائه می‌شد و حال به انتهای خود رسیده بود. به همین سرعت! موضوعی که تا قبل از ترم ششم خیلی به چشم نمی‌آمد. گذر زمان به طور کاملا مشهودی قابل درک بود. شاید چون تا قبل از ترم ۶، جز در تعداد محدودی از کلاس‌ها، مباحث از اینچنین جذابیتی برخوردار نبودند. در طی کلاس گذر زمان حس نمی‌شد و بعد از کلاس، زمان به سرعت سپری شده خوش جلوه می‌نمود.

کلاس فارماکولوژی با محوریت داروهای قلبی هم به پایان رسید و اندیشه‌ها یک به یک ظاهر می‌شدند. از تفکر من‌باب کاربرد این کلاس‌ها در عمل. از گذر سریع زمان محدود. فکرش را بکن! هم سریع می‌گذرد و هم محدود است…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *