وبلاگ شخصی

جستجو

فارماکولوژی اندوکرین؛ اندک اما انبوه

همچنان در سیر زمانی به‌سر می‌بریم (+). با رسیدن به این نقطه، تقریبا نیمی از مطب اول به انتها رسیده است (+). همانطور که احتمالا متوجه شدی، یادداشت آن روزها بیشتر جنبه گزارش دارد. این موضوع رفته‌رفته با حرکت به سمت وقایع بالینی، جای خود را به روایت‌های بیمارستانی می‌دهد. البته نه اینکه این نوشته‌ها صرفا گزارش باشند، نه! در مقطعی اگر فرصتی فراهم شد، یادداشتی مربوط به نگاه به گذشته به ثبت خواهد رسید که طریقه برخورد با این دست نوشته‌ها را بهتر توضیح می‌دهد. این یادداشت‌ها بیشتر از جنس نامه‌ای به خود بوده است. از این رو اگر آن را فارغ از چارچوب ادبیات یافتی، این موضوع را به آن علت ارجاع بده :”). نوشته پیشرو مربوط به میانه خردادماه است. جایی که چهره تابستان خیلی زود طراوت بهار را به حاشیه رانده بود…..



از ابتدا تا انتها؛ نقلی بر واحد فارماکولوژی غدد

جمعه ۱۹ خردادماه ۱۴۰۲

طبق برنامه قبلی ساعات ۸ صبح تا ۱۲ ظهر روز چهارشنبه ۱۷ خردادماه، آخرین روز از روزهای ارائه کورس سوم، به واحد فارماکولوژی اختصاص پیدا کرده بود. حوالی ساعت ۸ صبح، تقریبا هیچکس در محوطه پردیس دانشگاهی حضور نداشت. وقتی وارد ساختمان آموزشی شماره یک شدیم، انتظار بر این بود که درب آمفی‌تئاتر از قبل باز بوده و همه کلاس بر روی صندلی‌ها در انتظار ورود استاد هستند، که خب البته اینطور نبود. درب آمفی‌تئاتر کاملا بسته بود! و از کل ورودی هم، فقط تعداد اندکی در ساختمان حضور داشتند. به دلیل تعطیلی سایر کلاس‌ها، تقریبا هیچکس به جز اعضای هیئت علمی، غیر هیئت علمی و ورودی پزشکی مهر ۹۹، در ساختمان حضور نداشت. بعد از گذشت دقایقی، استاد به ساختمان وارد شد. درب آمفی‌تئاتر همچنان بسته بود. این بسته ماندن درب انقدر به طول انجامید که استاد به سمت دفتر خود، عزیمت نمود. حوالی ساعت ۲۰ دقیقه به ۹ صبح، بالاخره درب ورود باز شد و کلاس هم بلافاصله بعد از مهیا شدن شرایط (روشن نمودن لپ‌تاپ و میکروفون!)، فعالیت خود را آغاز نمود.

طبق برنامه از پیش تعیین شده، جلسات فارماکولوژی Gonadal, Pancreatic Hormones and Antidiabetic drugs و Thyroid and Antithyroid drugs باقی مانده بود. جلسه با پیگیری مبحث Gonadal hormones آغاز شد و با تدریس داروهای تیروئیدی به اتمام رسید. شاید بتوان گفت یکی از سنگین‌ترین واحدهای فارماکولوژی بود که تا به آن روز به ما تدریس شده بود؛ از اثرات داروهای استروژنی، پروژسترونی و اندروژنی تا چگونگی اثر Methimazole (Pharmacokinetic) و اثر مهاری آن در درمان Hyperthyroidism، از انواع انسولین‌های موجود در بازار در ۵ گروه Rapid-acting, Short-acting, Intermediate-acting, Long-acting و Ultra-acting تا معرفی انواع داروهای هر دسته؛ Lispro, Aspart و Glulisine از Rapid ها، Regular insulin از Short-acting ها، از NPH و علت نام‌گذاری آن (Neutral Protamine Hagedorn) از دسته Intermediate-acting ها، از Insulin Glargine و Detemir از Long ها و از Degludec از Ultra ها….. از انواع روش‌های تزریق انسولین (Standard Delivery که همان تزریق زیرجلدی است. Portable Pen Injectors که همان قلم‌های انسولینی موجود در بازار هستند که باید تا قبل از مصرف در یخچال نگهداری شوند و در صورت مصرف، می‌توان آنها را تا مدتی مشخص در دمای اتاق نگهداری کرد. Continuous Subcutaneous Insulin Infusion Devices که مثال آن همان پمپ‌های انسولینی است که گویا از قیمت قابل توجهی برخوردار هستند) بگیر تا اثرات ضدتیروئیدی بتابلاکر‌هایی مثل Propranolol که به نقل از استاد، دارویی است که به طور گسترده مورد مطالعه واقع شده و در Thyrotoxicosis Therapy هم مورد اقبال قرار گرفته است.

مابین کلاس در تایم به اصطلاح Entr’acte، می‌بایست توضیحاتی در خصوص جزوات ارائه شده به گروه ویراستاری ارائه می‌شد که منت خدای را عزوجل، در همان حدود پانزده دقیقه، این مهم به انجام رسید :). آخر می‌دانی چیست؟ این روزها روزهایی پرکار برای ساختار جزوه‌نویسی جدید محسوب می‌شد. ساختاری به‌نام SNI که متشکل از حدود ۳۰ نفر از گروه ورودی بود و طی مقطعی کوتاه، وظیفه پیاده‌سازی جزوات را بر عهده داشت. سپس گروه ویراستاری آن نوشته‌ها را با اعمال ویرایش قابل انتشار می‌نمود. در کنار این فعالیت‌ها هم، واحد آرشیو گروه ویراستاری به بایگانی تمام اطلاعات دریافتی مشغول بود. به این صورت که فایل‌های دریافتی از سمت اساتید مستقیما بارگزاری می‌شد و فایل صوت ضبط‌شده هم، بعد از حذف فواصل خالی بین تدریس، آماده انتشار می‌شد. در حین این فعالیت‌ها بود که متوجه شدیم عمر مفید تدریس هر کلاس حدود ۱۶۰ دقیقه است و این موضوع تقریبا راجع به تمامی کلاس‌ها صادق به‌نظر می‌رسید.

ساعات می‌گذشتند و انگار که نمی‌گذشتند! حقیقتا یکی از بزرگترین موهبت‌های این دوره تحصیلی، وجود کلاس‌هایی است که گذر زمان در آنها احساس نمی‌شود. اگر فاکتورهای دیگری مثل خواب کافی و سطح بالای انرژی هم این موضوع را همراهی کنند، می‌توان از آن روز به عنوان یکی از پربازده‌ترین روزهای آموزشی نام برد! به دلیل سرعت بالای آموزش و چینش نه چندان به سامان دروس، عملا بخش بزرگی از فرآیند Teaching-Learning در همان ساعات کلاسی اتفاق می‌افتد. موضوعات تدریس با اسلایدی از اثرات ضدتیروئیدی Adrenoceptor-blocking Agents به پایان رسیده بود. بعد از توضیحات ضمنی استاد در رابطه با امتحان پیشرو و آن جمله معروف “خسته نباشید” اساتید :)، عملا فارماکولوژی اندوکرین از سومین کورس ارائه شده این نیمسال تحصیلی، به طور رسمی به کار خود پایان داد.

تقریبا حدود ساعت ۱۲ ظهر، کلاس فارماکولوژی به پایان رسیده بود. با کسب اجازه قبلی از استاد، دقایقی چند به ارائه گزارش عملکرد گروه جزوه‌نویسی مهر ۹۹ اختصاص داده شد. همان گروه SNI. همچنین چشم‌اندازی از چگونگی روش کار کورس پیشرو ارائه گردید. باز هم کورس دیگری به پایان رسیده بود. در برهه‌ای از زمان به سر می‌بردیم و می‌بریم که ارزش زمان، خیلی بیشتر از گذشته خودنمایی می‌کند. امید که نهایتا همه موضوعات به نیکی به پایان خود منتهی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *