وبلاگ شخصی

متفاوت دیدن؛‌ به مثابه یک هنر

روزهای بهمن‌ماه با شروع بخش زنان مصادف شد. زمانی که سرمای زمستان جایی بجز مغز استخوان برای رسوخ نداشت :”)) و خواب زمستانی درختان نیز به میانه خود نزدیک می‌شد. یادداشت پیشرو کمی از زنان و سوالات پیرامون آن برایت خواهد گفت. شرحی بر احوال روزهای آغازین بخش زنان دوشنبه

مطالعه نوشتار »

روزی روزگاری؛ یک کلینیک آرام!

روزها آرام و به‌سرعت گذشت. آن اندک برگ‌های زرد باقی‌مانده بر شاخه‌های درختان هم ترک منزل کردند تا شرایط برای یک زندگی دوباره – برای برگ‌های تازه – تا رسیدن بهار فراهم شود. روزهای دی‌ماه به واحد پوست گذشت. واحدی که به هیچ نحو، قابل مقایسه با دیگر بخش‌های تجربه‌شده

مطالعه نوشتار »

ساده و پیچیده مثل موسیقی

قبل‌تر به واسطه یادداشتی که نقلی بر روزگار اورژانس بود، از عجایب بیمارستان گفته‌ام. اینطور که به‌نظر می‌رسد، بیمارستان آن‌چیزی نیست که به‌نظر می‌رسد! بسیاری از اسباب و علل کنار هم قرار می‌گیرند تا یک نظم پیچیده شکل بگیرد. نظمی که پایه‌ای برای رسیدگی به امور بیماران از لحظه ورود قلمداد می‌شود.

مطالعه نوشتار »

پردیس هنرهای زیبا

روزهای آذر روند متفاوتی را در پیش گرفتند. آن نامتعادلی شرایط که از آبان‌ماه – در میانه آن قلب زیبا – به وجود آمده بود، کماکان ادامه داشت. عقربه‌های ساعت بی‌رحمانه حرکت می‌کردند… از تصویرش خواهی دانست که این یادداشت، متفاوت است. این نوشته، بهانه‌ای برای گذار کوتاهی بر زمان سپری شده

مطالعه نوشتار »

سندرم قلب شکسته

روزهای قلب بدون شک از آموزشی‌ترین روزهای مقطع کارآموزی بود. چه از لحاظ امور مستقیما مرتبط با پزشکی و چه از لحاظ دیگر ابعاد مورد نیاز (مثل مهارت‌های نرم)(+). انقدر عجیب که حتی تصورش هم برایم غریب بود… یادداشت پیشرو کمی از عجیب‌ترین تجربه‌های این دوره می‌گوید… جَذْبهٔ کویی مرا

مطالعه نوشتار »

اولین نوار قلب

از {بیمار} تخت ۲ یه نوار می‌گیری؟ نقلی بر اولین‌ها، از دوشنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۳ و وقایع پیرامونش برداشت اول؛ دیدگان نگران – وای از زمان گذران ساعت حوالی ۶ صبح است. هوا هنوز کاملا روشن نشده. از پنجره روبه‌روی اتاق، کوه‌های سر به فلک کشیده را می‌بینی که هنوز

مطالعه نوشتار »

بانگ جَرَسی می‌آید!

یک مکث کوتاه….. چهارشنبه ۹ آبان‌ماه ۱۴۰۳ است. آخرین روز رسمی درمانگاه قلب. وقتی از سمت راست حوض میانه حیاط به سمت ساختمان آموزشی می‌روم، می‌دانم که این بار آخر است. وقتی از درب ورود، به سمت چپ سالن می‌روم تا در جلسه مورنینگ حاضر شوم – با آنکه مسیر

مطالعه نوشتار »

این نقش‌های سر به فلک کشیده

و اما دوره قلب….. دوره یک ماهه قلب یکی از متنوع‌ترین دوره‌های قابل تجربه مقطع کارآموزی – از جهت رخدادهای منتظره و غیر منتظره – بود. رخدادهایی که هر یک قدرت فروپاشی و نوسازی داشت. پر از فراز و فرود یا شاید فراز و سقوط…! احتمالا یکی از دلایل این

مطالعه نوشتار »

در ستایش ذهن‌های به خاطر سپارنده

گذر ایام، اسم‌هایی که می‌گذرند، نام‌هایی که باقی می‌مانند، ذهن‌هایی که به خاطر می‌سپارند….. قبل از پرداختن به یادداشت‌های مربوط به دوره بعد از مقطع کارآموزی (آن قلب زیبا)، قصد دارم کمی از قدرت کلمات برایت شرح دهم. قبل از پرداختن به نوشته اصلی، لازم است کمی مقدمه‌چینی کنم. مقدمه‌هایی

مطالعه نوشتار »

بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم

سلاام؛ با اورژانس تماس گرفتم؟ از دوشنبه و سه‌شنبه ۲ و ۳ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت حوالی ۹ است. طبق برنامه اعلام شده روز اول مهرماه، جلسه پیشرو قرار است بر ضروریات مورد نیاز در اورژانس متمرکز باشد. استاد کمی از قواعد اورژانس برایمان می‌گوید. از فرصت‌های خاص اورژانسی می‌گوید. از

مطالعه نوشتار »