ندای صداها
یادداشت پیشرو نوعی زنگ تفریح است. یک وقفه کوتاه. یک مکث اندک… هفته عجیبی رو به انتهاست. حجم انبوهی از نانوشتهها باقی مانده؛ نانوشتههایی که
وبلاگ شخصی
یادداشت پیشرو نوعی زنگ تفریح است. یک وقفه کوتاه. یک مکث اندک… هفته عجیبی رو به انتهاست. حجم انبوهی از نانوشتهها باقی مانده؛ نانوشتههایی که
از سهشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ صبح امروز با آسمانی نیمهابری بروز پیدا کرد. آسمانی با رگههایی از ابرهای تیره. ابرهای تیرهای که راه را برای
از دوشنبه ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۴ روزهای دوره جراحی – همانطور که از گفتهها و شنیدههایش برمیآمد – پر است از سحرخیزی. اکثر حجم کارهایش در
روزهایی بهار قریب اند. روزهای بهار غریب اند. روزهای بهار، ایستادن بر لبه بیوزنی اند. روزهای بهار سایهسار اند. روزهای بهار روشنیبخش اند. روزهای بهار،
بهار همیشه یکی از بهترین اوقات سال بوده است. بهار ۱۴۰۳ آغاز مقطع کارآموزی بود و بهار ۱۴۰۴ با آمدنش، نوید طی شدن نیمی از
روزهای بهمنماه با شروع بخش زنان مصادف شد. زمانی که سرمای زمستان جایی بجز مغز استخوان برای رسوخ نداشت :”)) و خواب زمستانی درختان نیز