فیزیوپاتولوژی، شرحی بر رنج بشر
حدود ۲ ترم پیش و بعد از نیمه فروردینماه سال ۱۴۰۲، زمانی که اولین روز مقطع جدید را در پیش داشتیم، “هیجان” تنها برای لحظهای از آن، قابل توصیف بود. بالاخره قرار بود کمی از محیط دانش پایه فاصله بگیریم و به دنیای جدیدی قدم بگذاریم. دنیایی که از تقابل میان سلامت و بیماری نقاب میافکند و در تلاش بود تکههای رنج بشر را آرام آرام به ذهن چندین و چند دانشجوی کوچک حیرتزده تحویل دهد. همان دنیایی که از قول آن استاد عزیز، “فیزیوپاتو” خوانده میشد.
فیزیوپاتولوژی را میشناسی. همان دو راهیای که از قول فرهنگ لغت Merriam-Webster، محل به هم رسیدن فیزیولوژی و پاتولوژیست (+)؛
A branch of biology or medicine that combines physiology and pathology, especially in the study of altered bodily function in disease.
همان کلمهای که در لغتنامه Dorland’s Illustrated Medical Dictionary تعریفی بس مختصر دارد؛
the science of functions in disease, or as modified by disease.
آن دنیای جدید، فیزیوپاتولوژی بود. دنیایی که قرار بود ما را در طول حدود ۲ ترم یا یکسال، با مبانی بیماریهای داخلی آشنا کند. از مقدمات بیماریهای ریوی بگیر تا مبانی دانش روماتولوژی. همه و همه در طول یکسال! فکرش را بکن! برای ذهنی که کمتر آشنایی قبلیای با بیماریها دارد، این دوره چقدر سخت و فشرده خواهد بود! تمام روتیشنهای داخلی در طول تنها یکسال! در کنارش مبانی دانش پاتولوژی و فارماکولوژی هر قسمت نیز اضافه میشد و این یعنی، زمان از اولین کمبودهای آن روزگاران بود.
یادداشت پیشرو مربوط به زمان آغاز رسمی اولین کورس مقطع فیزیوپاتولوژیست، یعنی همان مقدمات بیماریهای ریوی. محوریت اولین جلسه آن دوره مربوط به اخذ شرح حال بود. آن روز شاید اولین مواجهه رسمیمان با آن مفهوم بود. مفهومی که شاید کاربرد واقعیاش را حدود یکسال بعد، وقتی به شکل عملی از آن استفاده کردیم، به شکل واضحتری دریافتیم. در یادداشتهای پیشرو بیشتر راجع به آن روزها و آموزههایش خواهم گفت. به امید…..
از ازل؛ آغاز دوران فیزیوپاتولوژی
چهارشنبه ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ است. مصادف با اولین روز و شروع دوره فیزیوپاتولوژی.
شرح حال چیست؟ چرا و چگونه؟
ساعت حدود ۸ صبح است و اشتیاق یادگیری در مقطع جدید، بیشتر از هر زمان دیگری، زبانهکشان، مشتاق اولین حضور استاد است. فکرش را بکن. اشتیاق، خود مشتاق شده! استاد وارد کلاس میشود. خیلی متین رفتار میکند. از همان شروعهایی که خیلی دلچسب است. از همانهایی که دوست داری همچنان ادامه پیدا کند. با نام یگانه بیهمتا، شروع به تدریس میکند. ابتدا لازم است کمی مقدمهچینی کند. ساختمان ذهنی دانشجویان را از فضای علوم پایه وارد دنیایی جدید کند و بستری برای یادگیری دوباره فراهم آورد. ابتداییترین اسلایدها، با اجزای شرح حال نمایان میشوند. در همین حین، استاد در حال معرفی دوره جدید و بیان مثالهایی کلینیکی است. چقدر جذاب است!
اجزای شرح حال را یکی پس از دیگری طی میکند. از Identification Data و Chief Complaint و Present Illness و Past Medical History و Review of Systems و Physical Examination سخن میگوید و بر روی ترتیب این توالی تاکید دارد. شرح حال خوب را تا حدود بسیاری عامل تشخیص بیماری میداند. سوالاتی مطرح میشود. از اینکه ممکن است بیمار حسش را با کلمات نابهجا بیان کند، سخن میگوید. اینکه ممکن است درد نداشته باشد اما به اشتباه آن احساس را درد تلقی کند. در این زمان برای چگونگی صحیح نوشتن Chief Complaint یا CC به سوال طرحشده پاسخ میدهد “باید با سوال و جواب از بیمار، کلمه مناسب حس کنونی بیمار را پیدا کنیم و بنویسیم”. از تجربه میگوید. از اینکه هنر ما، نوشتن شرح حال هدفمند و ایجاد ارتباط سازنده با بیمار است.
آرام آرام شرح حالگیری را خاتمه میدهد. گذر ساعت احساس نمیشود. حداقل از معدود بارهایی است که چنین تجربهای تکرار میشود و چه تجربهای! برق در چشمان پدیدار شده است. شاید به نظر کمی اغراقگونه بیابد، اما اهمیتی ندارد :)). تجربهایست که رخ داده و کلمهایست که برای وصفش به تحریر در آمده است!
از بیماریهای ریوی و HPIM’s Cardinal Manifestations
بعد از بسط شرح حال گیری، بیماریهای تنفسی را تقسیم میکند. سپس سراغی از چند عبارت آشنا و گاهی ناآشنا میگیرد. از Dyspnea و رسپتورهای درگیر تا حالات Orthopnea و Platypnea، همه را برمیشمارد. سپس از بین علل تنگی نفس، بر روی منشا قلبی و ریوی آن متمرکز میشود. مکانیسم احتمالی وقوع آن را مختصری بسط میدهد و سپس Approach به بیمار با این وضعیت را شرح میدهد. در این بین دانشجویان را به مطالعه Cardinal Manifestations از کتاب Harrison’s Principles of Internal Medicine یا همان HPIM سوق میدهد.
از Hemoptysis و علل شایع آن نام میبرد و اهمیت تشخیص افتراقی را بار دیگر متذکر میشود. به سوالات دانشجویان مبنی بر تفاوت Hemoptysis و Hematemesis پاسخ میدهد. در نهایت نحوه Approach به چنین بیمارانی را برمیشمارد.
مبحث بعد، سرفه است. برحسب ظاهر، کلاس کمی کم انرژی شده. در این هنگام درجه صدای استاد بالا و پایین میرود تا هوشیاری را به کلاس برگرداند.
استاد از سرفه و انواع Acute ،Subacute و Chronic صحبت میکند. از اینکه اگر Duration کمتر از ۳ هفته باشد، سرفه حاد است. اگر بین ۳ تا ۸ هفته باشد تحت حاد است و اگر بیش از ۸ هفته باشد، مزمن قلمداد میشود. از سه علت اصلی سرفه مزمن یعنی؛ Post nasal drip ،Asthma و Gastroesophageal reflux disease پردهبرداری میکند. در ادامه هم به Approach به اینگونه بیماران میپردازد.
مبحث بعد، Chest Pain یا CP یا C/P است. از آن تظاهرات شایع بالینی. مختصری هم منباب اهمیت آن توضیح میدهد.
نوبت در نهایت به Physical Examination میرسد. از مراحل چهارگانه Inspection و Palpation و Percussion و Auscultation برایمان میگوید. از اینکه Inspection از همان لحظه اول ملاقات با بیمار آغاز میشود. از تجارب میگوید. از اهمیت آنها.
بر روی هر کدام توقفی دارد. این توقف اما، بر روی عنوان Auscultation یا سمع بیشتر است. باید هم باشد. ناسلامتی دوره، دوره بیماریهای ریوی است :).
انواع صداهای تنفسی را برمیشمارد. سعی دارد فایلی را که حاوی این صداهاست، بر روی کامپیوتر دانشکده به پخش درآورد اما گویی بلندگویی وجود ندارد :”). همگی به صدای هوای صداهای تنفسی گوش جان میسپاریم :”)).
روشهای تشخیصی بیماریهای تنفس را آغاز میکند. وقت به نظرش تنگ میآید و نوید کلاسی دیگر را برای خاتمه این مبحث به دانشجویان اعلام میدارد. انرژی کلاس کمی بیشتر تحلیل رفته است. عنوان Chest X-ray یا CXR را آغاز میکند و به پایان میرساند. کل این فرآیند به ظاهر کوتاه، حدودا ۴ ساعت به طول انجامیده است. استاد پایان جلسه اول را اعلام میکند. بدین ترتیب، اولین جلسه رسمی دوران “فیزیوپاتو”، خاتمه پیدا میکند. لفظ “فیزیوپاتو” همان لفظی بود که استاد در ابتدا از آن برای خوشآمدگویی به این دوره بهرهجویی مینمود.
هوا رو به گرمی رفته. درختان هر چند اندک دانشکده، رنگ و بوی بهاری به خود گرفتهاند و در پایین پای آنها، جداولی که به تازگی ظاهری “آبی کمرنگ شکل” به خود گرفتهاند، رخ نمایان میکنند. چه فصلی و چه چشماندازی!
این نوشتهها اما، اینچنین کمی از وقایع روز اول دوران فیزیوپاتولوژی را به یادگار بر صفحه کاغذ به امانت نگاه میدارند…..