وبلاگ شخصی

مثل پر سبک، مثل سنگ محکم

نوشته پیشرو چندان نیازی به مقدمه‌چینی ندارد. صرفا یک نامه به خود بوده است. سیر زمانی یادداشت‌های ترم هفتم بسیار سریع‌تر از ترم ششم خواهد بود (+). به زودی به یادداشت‌های زمان حال خواهیم رسید.



مثل دونده‌ای که وزنه‌ای سنگین را از دو پایش جدا کرده‌اند!

به وقت چهارشنبه ۳ آبان ماه ۱۴۰۲

گاهی انجام کارهایی بس دشوار که به ظاهر سودمندی چندانی به همراه ندارد، لازمه ایجاد آمادگی جهت انجام اموری قرار می‌گیرد که به آمادگی بسیاری احتیاج دارد. در طی انجام آن کارهای به ظاهر خیلی مشکل، سوالی که مدام ذهن درگیر شونده را به خود مشغول می‌سازد، علت انجام آن است. راحت بگویم، گاهی علت انجام آن کار حین انجام شدنش به روشنی روز نیست! زمان لازم است تا به هویت آن پی برده شود. با کنار رفتن پرده‌ها و اتمام آن، حال زمان آن فرا می‌رسد که ذهن واکاونده به تفکر وادار شود. گاهی آن کارها مثل وزنه‌های سنگینی هستند که برای تمرین به پای یک دونده بسته می‌شوند. هر چقدر هم این وزنه سنگین‌تر، انجام تمرینات ورزشی طاقت‌فرساتر و تنفر برانگیزتر. با پایان‌یافتن آن تمرین‌ها و بازکردن آن وزنه‌ها از پای دونده، او را فردی خواهیم یافت که با فراغت و آسودگی هرچه تمام‌تر، در صحنه حضور پیدا می‌کند. گویی پتانسیلی نهفته در وی به‌واسته آن تمرینات طاقت‌فرسا به منصه ظهور رسیده و آنجاست که تنها راه نجات را به معنای واقعی کلمه، مبارزه می‌یابد…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *