از تنگنای زمان
و اما باقی مسیر. نوشته پیشرو به معنی حقیقی کلمه، یک چکیده است. یک گلچین است. گلچینی از وقایعی که به سرعت باد – یا
وبلاگ شخصی
و اما باقی مسیر. نوشته پیشرو به معنی حقیقی کلمه، یک چکیده است. یک گلچین است. گلچینی از وقایعی که به سرعت باد – یا
در یکی از روزهای بهاری، زمانی که فرصتی تا انتهای روتیشن دوم داخلی باقی نمانده بود، فرصت مناسبی فراهم شد تا کمی از تجربه آن
نوشته پیشرو در میان روزهای اورژانس داخلی به ثبت رسید. تعداد کلماتش هرچند اندک است اما یادآور رویداد بس ارزشمندی است. رویدادی به ظاهر ساده
از یک روتیشن جدید؛ این بار اورژانس داخلی از سهشنبه و چهارشنبه ۱۱ و ۱۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ بعد از روتیشن هماتولوژی، حال زمان آن بود
بالاخره بعد از مقدمهچینیهای بسیار، زمان ورود به مقطع کارآموزی است (+). قسمت اول این نوشته، مربوط به دوره فیزیوپاتولوژی بود. این نوشته نقل وقایعی است که در یک
سیر در مقطع فیزیوپاتولوژی با این یادداشت به پایان میرسد (+). یادداشتی که خود به نوعی، شرحی بر “اولینها“ست….. آن مرد با استریدور۱ آمد! صبح
این راه را نهایت؟….. چیزی به انتهای بخشی از سرگذشت مقطع فیزیوپاتو باقی نمانده (+). یادداشت پیشرو مربوط به دنیای کودکان است….. سَرِ خُمِّ مِی سلامت! دومین
نقلی بر یکشنبه و دوشنبه ۸ و ۹ بهمنماه ۱۴۰۲ سیر زمانی فیزیوپات به واپسین روزهای خود نزدیک میشود (+). یادداشت پیشرو در حقیقت برگرفته
همچنان در ترم هفتم سفر میکنیم (+). زمانی که به واسطه واحد سمیولوژی عملی، برای اولینبار به طور جدی به محیط بیمارستان وارد شدیم….. از
سفر در زمان همچنان با ترم هفتم و دوران مقدمات بیماریهای کلیوی پیگیری میشود (+)….. از اهمیت کلنگری در دنیای جزءنگر نقلی بر روز چهارشنبه